ثمین عزیزمثمین عزیزم، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه سن داره
طنین عزیزمطنین عزیزم، تا این لحظه: 5 سال و 6 ماه و 14 روز سن داره

ثمین بهترین هدیه آسمانی

یک گام به جلو

با سلام  قبل از هر چیز باید موفقیت ثمین و خودم را در از شیر گرفتن او به اطلاع برسانم و به ثمین ِ گلم بابت ِ همه ی صبوری هایش تبریک بگویم. امروز دقیقا یک هفته است که ثمین با می می خداحافظی کرده، کاری که من اصلا تصورش را هم  نمی کردم، به این سرعت از عهده اش بر بیایم ولی به حمد الله به خوبی و خوشی سپری شد. (البته جدای از اینکه پری روز ثمین در خواب لبخند می زد و انگشت ِ وسطِ دست چپش را داشت می مکید!!! یا اینکه دیروز عصر با ناراحتی از خواب پا شد و اصرار به دیدن می می یا حتی چشیدن آن داشت! ویا حتی اینکه کاملا همه چیز را تحت سلطه خودش گرفته و امپراطی می کند، شدیییید!!!!) اما به هر حال تا همین جا هم کلی با تصورات و کابوس های من...
28 ارديبهشت 1393

خداحافظ، ... می می!

   برای ِ من هم اینکه تصمیم بگیرم که عزیزِ دلم را از وابستگی ِ بیست و دو ماهه بگیرم و از تعلقاتش جدا کنم کارِ سختی بود. خیلی سخت. آنقدر که شبها کابوس می دیدم و روزها علاوه بر تحقیق و تفحص از اطرافیان و اینترنت، دایم به این فکر می کردم که چه خواهد شد؟ تا اینکه پنج شنبه و جمعه با بابایی راجع به این موضوع حرف زدیم و تصمیم گرفتم به این کابوس ها خاتمه بدهم و استارت ِ استقلالِ تو دختر ِ نازنین را از شنبه بزنیم. شنبه 20/02/93 امروز صبح دوشنبه است و دقیقا 42 ساعت از آخرین باری که شیر خوردی می گذرد. دختر عزیزم، این هم از اجبارهای روزگار است. اولین تجربه از اولین سختی هایی که از دلبستگی نصیب ِ ما می شود. و چقدر سخت و تلخ و غم انگی...
22 ارديبهشت 1393

ماهگرد بیست و دوم

دلبندم در دومین ماه از سبزترین فصل سال، دو قدم مانده به دو سالگی ات را جشن می گیریم تا دوباره به یاد بیاوریم  تو زیباترین اتفاقِ زندگی ِ دو نفره مان بودی و هستی. دوستت دارم عزیزم.  امروز 22 ماهه می شوی و یک قدم بزرگتر، تا کم کم آمادگی ات برای استقلالِ هر چه بیشترت فراهم بشود. مدتهاست دارم دورادور تو را برای از شیر گرفتن آماده می کنم ولی اصرار تو برای می می این روزها  دارد بیشتر و بیشتر می شود. البته من فعلا عجله ای ندارم و تا برگشتن ِ مامان جون و پدرجون از مسافرت صبر می کنم. آنها جمعه شب 5/2/92 عازم مکه شدند و این چند روز، تا حالا  تو مهمان عمه بودی! (و البته مزاحم!) هفته ی نسبتا سختی را شروع کردیم و من حالا علا...
8 ارديبهشت 1393

دایره المعارف 21 ماهگی:

ثمین جان! تو معمولا هر کلمه ای که می شنوی تکرار می کنی، ولی به سبک و سیاق خودت که خیلی جالبه و غیر قابل تصور! یعنی چنان خلاقیتی در تفکیک و ایجازِ کلمات به کار می بری که من موندم!!!! (مصداقِ کامل خلاقیت: نوشابه یا بستنی یا سس!!!!!/ مصداق کامل ِ ایجاز و کوتاه گویی: شب بخیر) این شد که بعضی از آنها را گردِ هم جمع کردم  تا بعد تر ها بخونی و بدونی: باب = آب / بو= دوغ / پو = سوپ / مانا= ماکارونی / مُ = موز / دیب = سیب /     پُ دا = پرتقال/ مَ مَ = بستنی / نوو نه = هندوانه/ آ لا= ایستک. نوشابه /         پُ پُ = پفک، پفیلا / بُ = سس/ ُ لا = شکلات/ مُ مُ = تخم مرغ/ ...
8 ارديبهشت 1393
1